در یكی از دانشگاهها مد شده بود دخترها وقتی میرفتند
توی دستشویی، بعد از آرایش کردن آینه را میبوسیدن تا جای رژ لبشون روی
آینه دستشویی بمونه. مستخدم بی چاره از بس جای رژ لب پاک کرده بود خسته
شده بود. برای همین، موضوع را با رئیس دانشگاه در میان گذاشت. فردای آن
روز رئیس دانشگاه تمام دخترها را جمع كرد جلوی دستشویی و گفت: کسانی که
این کار را میکنند خیلی برای مستخدم ایجاد زحمت میکنند. حالا برای این
که شما ببینید پاک کردن جای رژ لب چه قدر سخته، مستخدم یک بار جلوی شما
آینه را پاک میکنه.
مستخدم با آرامش کامل رفت دستمال رو فرو کرد توی آب توالت فرنگی، وقتی
دستمال خیس شد، شروع کرد به پاک کردن آینه و از اون به بعد دیگه هیچ کس
آینه رو نبوسید!
تاحالاشده احساس کنی کسی نیس ...همه هستن ولی فقط هستن... یه جای دیگه بایکی دیگه ان؟
تاحالاشده احساس کنی دوس داری بری...بری...یهودورشی ازهمه چی...بری یه جاکه هیشکی نباشه...توباشی فقط خودت؟
شده دوس داشته باشی ناپدیدشی...یهوغیبت بزنه؟
یاکه شده دوس داشته باشی بفهمی کسی که میگه دوست دارم واقعاداره یانه؟
شده دلت بگیره کسی نباشه...کسی نفهمه...کسی ندونه چی میگی؟
شده ازفهمیدن چیزی بترسی؟
شده باگوش کردن یه ترانه گریت بگیره...خودتم ندونی چرا؟
شده احساس کنی همه دلشون واست می سوزه؟
.
..
...
می خواستم به کسی که به تمام این سوالاگفته "آره"بگم که...بدونه که منم مث خودشم...یکی مث خودش پیدامیشه...همین فقط همین!
|
.: Weblog Themes By Pichak :.